واقعيت اين است كه امروزه علاوه بر برخي مشكلات اجتماعي مانند فقر و بيكاري، مسائل مرتبط با مديريت محلي، جمعيت و نيروي انساني، بالا بودن ميزان مهاجرت روستايي و روند سالخوردگي نيروي كار كشاورزي، ميتوان آسيبهاي اجتماعي گستردهاي را يافت كه به دامنه روستاها نفوذ پيدا كردهاند. اگر روزگاري با مهاجرت گسترده نيروي جوان و فعال روستاها به شهر، زمينه فقر نيروي انساني فراهم ميشد، امروزه آسيبهاي اجتماعي همچون اعتياد به موادمخدر است كه زمينه نابودي اندك سرمايههاي انساني باقي مانده در روستاها را فراهم آورده است. از اين رو، پرداختن عميق و جدي به مسايل اجتماعي روستاها كه هم اكنون گذشته از مهاجرت، پديدههايي چون اعتياد، ضعف پيوندهاي اجتماعي و كج رفتاريهاي اخلاقي را شامل ميشود، امري ضروري و حياتي است. خط قرمز در گفت وگو با حمید هنرجو پژوهشگر فرهنگی -اجتماعی مولفههای گرایش جوانان روستایی را به مواد مخدر مورد بررسی قرار داده است.
***نزدیکی بین شهرها و روستاها و کاهش مرزبندیهای جغرافیایی منجربه افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه روستایی شده آیا میتوان برای رسانههای نوظهور نیز در این بین نقشی قائل شد؟
امروزه دیگر بین روستا و شهر فاصله زیادی وجود ندارد شاید یکی از مهم ترین دلائل آن کاهش خطوط مواصلاتی بین شهرها و روستاها به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی است.بیتردید نزدیکی بیش از حد شهرها و روستاها به یکدیگر و تبدیل شدن دنیا به دهکده کوچکی که اخبار و اطلاعات اعم از سودمند یا زیان بخش به راحتی و در کمترین زمان در دسترس همگان قرار میگیرد موجب افزایش آسیبهای اجتماعی شده است از این رو باید گفت متاسفانه آسیبهایی که در شهرهای بزرگ مشاهده میشود با همان سرعت وکیفیتی که در مراکز استانها و شهرها وجود دارد وارد روستاها نیز شده است.
امروز دنیای مجازی؛ رسانههای دیجیتال، شبکههای اجتماعی و ماهوارهها فضای خاصی را برای اطلاع رسانی همگانی فراهم کرده اند بدیهی است در چنین شرایطی بیشتر از آنکه به جنبهها و دستاوردهای علمی آن توجه شود هدف دشمن مسموم کردن فضای جوامع ارزشی و مستقل است بنابراین در این فضا فیلم؛ کلیپ و مطالبی منتشر میشود که آسیب زاست و موجب خسارت ملی میشود. شاید حتی مسائل واظهار نظرهایی که درخصوص مشکلات اجتماعی در رسانههای جمعی منتشر میشود در واقع تشویق برخی از جوانان و نوجوانان به این مساله است چرا که به صورت علمی وکارشناسی مورد بررسی و واکاوی قرار نمیگیرد. عدم تبیین درست یک آسیب اجتماعی به مثابه بد آموزی اجتماعی است و این مساله با رسانه قابلیت انتقال دارد.آنچه که امروز موجب افزایش آسیبها در جامعه بشری شده عدم مرز بندی بین روستا و شهر به لحاظ فرهنگی، اجتماعی، عقیدتی و حتی سیاسی است بنابراین در چنین شرایطی دیگر بین شهر و روستا دیوار حائلی وجود ندارد البته این مسأله از پارهای جهات مثبت است اما از برخی از جهات منفی است
***لطفاً درباره نکات منفی منتقل شده از جامعه شهری نیز توضیح دهید؟
یکی از این موارد افزایش تنبلی مفرط در نیروی کار شهری است متأسفانه به دلیل نزدیک شدن مرزهای جغرافیایی و کاهش دایره ارتباطات دامنه تنبلی مفرط به روستاها نیز کشیده شده و منجر به تنبلی نیروی کار در روستاها شده است در حالی که نیروی جوان اعم از شهری یا روستایی باید به جای صرف انرژی جوانی در حاشیههای غیر مفید تمام وقت خود را صرف بهرهوری بیشتر اقتصادی و اجتماعی نماید. مساله دیگری که از بعد فرهنگی باید بدان پرداخت عدم لذت بردن امروز بشر یا شهروند عصر حاضر از طبیعت بکر است. انسانهای دههها یا صدها پیش به مراتب بیشتر از ما از طبیعت بکر روستاها برای تعالی روحی و معنوی خود بهره مند میشدند از این رو با جرات میتوان گفت سالهای اخیرآسیبهای فرهنگی در سطح روستاها به شدت افزایش یافته است. متاسفانه بیان چنین مساله ای به منازعات بین طرفین میانجامد این در حالی است که ما فراموش کرده ایم ریشه و خمیر مایه وجودی همه ما وامدار روستا و زحماتی است که روستاییان متحمل میشوند.
***آیا بیکاری جوانان روستایی آنها را به لذت جویی از مواد مخدر سوق داده است؟
با توجه به آنچه گفته شد از جهاتی روستاها همانند شهرها شده اند اما اینکه روستا همانند شهرها شود در همه ابعاد مثبت و قابل تقدیر نیست بلکه قابل تامل یا تاسف آوراست. یکی از مهمترین موارد تاسف باری که امروز در سطح روستاها مشاهده میشود افزایش گرایش به مواد مخدر اعم از سنتی و صنعتی است. یقینا اعتیاد آسیب اجتماعی بسیار بزرگی است و تبعات سنگینی را بر خانواده، روستایی و شهری تحمیل میکند بنابراین اعتیاد را در هر شهر یا روستایی و با هر شرایطی باید مصیبت ملی عنوان کرد. متاسفانه احساس لذت جویی کاذب از مسائلی است که جوانان روستایی دانشگاه رفته شهر دیده نیز بدان گرایش نشان داده اند دام اعتیاد یا همان سفره مسمومی که برای جوانان ونیروی کار در شهر پهن شده امروز نیروی جوان روستایی را نیز در منجلاب سقوط فرو برده است.با اینکه محیط روستا از لحاظ جغرافیایی کوچک و صمیمانه تر و یا به قولی خودمانی تر است و اهالی روستا بیشتر از شهرنشینان یکدیگر را میشناسند و با هم تعامل نزدیک تری دارند اما قبح گرایش به مواد مخدر در روستاها نیز کاهش یافته شاید روزی اگر یک روستایی زاده یا سیگار میکشید همه به چشم دیگری بدو نگریسته یا او را طرد میکردند یقینا حجب و حیای روستایی مانع از انجام بسیاری از فعالیتهای مضر میشد در حالی که امروزه متأسفانه پای بسیاری از مسایل؛ تفریحات ناسالم و لذت جوییهای کاذب و رسانههای غیر متعهد به روستاها باز شده است. جای تأسف دارد که از نظر فرهنگی شاهد سقوط اجتماعی هستیم که دامنه این سقوط نیر به روستاها کشیده شده است.آنچه که هویت روستا را از شهرها متمایز میکرد برقراری روابطی بر مبنای همدلی، برادری و نگاه دستگیرانه و صمیمانه جدی به مشکلات بود متاسفانه با نزدیک شدن مرز فرهنگی شهر و روستا بسیاری از ارزشهای روستایی هم از جامعه روستایی دور شده اما همچنان جامعه روستایی نسبت به شهرلبریز از محیط سالم و سرشار از صداقت و محبت است.در واقع اعتیاد که دست پخت استکبار جهانی است متاسفانه به روستاها تسری یافته و دولت و مسؤولان برای مقابله فرهنگی و قانونگذاری در این مهم همچنان چاره ای نیندیشیده اند.افزایش آمار اعتیاد در جامعه شهری و روستایی نشان میدهد که مسؤولان راهکار مناسبی را در جهت هنر و فرهنگ و حتی قانونگذاری برای این مهم نیندیشیده اند بگونه ای که حتی سریال یا فیلمی که بتواند به وضوح قبح و کراهت اعتیاد را به تصویر بکشد ساخته نمیشود حتی در حوزه ادبیات نیز آموزش و پرورش و آموزش عالی نیز برای این مساله راهکاری ندارد تا دانش آموزان و دانشجویان را از طرق فرهنگی با آسیبهای ناشی از اعتیاد آشنا نماید.
***در این بین وظیفه نیروی انتظامی برا صیانت از محیط پاک روستا و حفاظت از سرمایههای جوان در روستاها چیست؟ آیا نزدیکی اماکن نگهداری معتادین به روستاها در گرایش جوانان روستایی به مواد مخدر موثر است؟
یقینا یکی از موارد مهم بحث کنترل و نظارت انتقال مواد مخدر به روستاست از این رو وظیفه مسؤولان نیروهای انتظامی سنگین تر میشود چرا که آنها ضمن رعایت شیوههای فرهنگی باید ورود و خروج مواد مخدر را در روستاها رصد کرده و مانع انتقال آن شوند. موضوع دیگری که متاسفانه مورد بی مهری و بی توجهی مسؤولان قرار گرفته نزدیکی کمپهای ترک اعتیاد به روستاهاست. از سوی دیگر برخی از کسانی که متولی کمپهای ترک اعتیاد هستند خود یا به مواد مخدر گرایش داشته یا ترک اعتیاد کرده اند بنابراین با چنین شرایطی امکان گرایش جوانان روستایی به مواد مخدر افزایش یافته از آن سو کسانی که در این کمپها نگهداری میشوند به دلیل عدم مراقبه غیر علمی نمیتوان به سلامت آینده آنها امیدوار بود.متاسفانه ترک اعتیاد به صورت کارشناسی انجام نمیشود در کمپهای ترک اعتیاد ما خبری از حضور دکتر روانشناس، جامعه شناس یا پزشکان حاذق نیست که با کار علمی موجب عدم بازگشت مجدد جوانان به اعتیاد شوند. در چنین شرایطی نمیتوان مدعی ریشه کن کردن اعتیاد شد.
نظر شما